نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





حـ...سـ...رتـ...

وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست 

ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست 

در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه،هی "من عاشقت هستم" شکست 

بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند
دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست 

عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست


[+] نوشته شده توسط مَجنــــــونِ لیلـــــــــــــــی در 9:8 بعد از ظهر | |







بـــــ...یـ...قـ...ر...ا...ر....

بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست

آه، بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست

مثل عکس رخ مهتاب که افتاد در آب

در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد

بال وقتی قفس پر زدن چلچه هاست

بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است

مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست

باز می پرسمت از مساله و دوری عشق

و سکوت تو جواب همه ی مساله هاست


[+] نوشته شده توسط مَجنــــــونِ لیلـــــــــــــــی در 8:32 بعد از ظهر | |







بــــــــ...و...ســــــ....هـــ...


 

درین محاکمه تفهیم اتهام ام کن

 

 

سپس به بوسه ی کارآمدی تمام ام کن

 

 

 

اگرچه تیغ زمانه نکرد آرام ام،

 

 

تو با سیاست ابروی خویش رام ام کن

 

 

 

 

 

به اشتیاق تو جمعیتی ست در دل من

 

 

بگیر تنگ در آغوش و قتل عام ام کن

 

 

 

 

 

شهید نیستم اما تو کوچه ی خود را

 

 

به پاس این همه سرگشتگی به نام ام کن

 

 

 

 

 

شراب کهنه چرا؟ خون تازه آوردم...

 

 

اگر که باب دلت نیستم حرام ام کن

 

 

 

 

 

لبم به جان نرسید و رسید جان به لبم

تو مرحمت کن و با بوسه ای تمام ام کن

ع. بدیع


[+] نوشته شده توسط مَجنــــــونِ لیلـــــــــــــــی در 8:25 بعد از ظهر | |







عاقبت ابرویم را خریدی با تهمتی

گفته بودی درد دل کن گــــــــــاه با هم صحبتی

کو رفیق راز داری؟ کــــــــــــــو دل پرطاقتی؟

شمع وقتی داستانم را شنید آتش گـــــــــرفت

شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتـــــــــــی

تا نسیم از شرح عشقم باخبر شد، مست شد

غنچه‌ای در باغ پرپر شد ولی کــــــــو غیرتی؟

گریه می‌کردم که زاهد در قنوتم خیره مــــــــاند

دور باد از خرمن ایمان عــــــــــــــــــــاشق آفتی

روزهایم را یکایک دیدم و دیـــــــــــــــدن نداشت

کاش بر آیینه بنشیند غبار حســـــــــــــــــــرتی

بس‌که دامان بهاران گل به گل پژمرده شــــــــد

باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتــــــــــــــی

من کجا و جرئت بوسیدن لبهای تـــــــــــــــــــو

آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتـــــــــــــــــــــی


[+] نوشته شده توسط مَجنــــــونِ لیلـــــــــــــــی در 8:5 بعد از ظهر | |







"بیخـــیال"




همــــیشـه دقــیقآ وقـــــتی پـُر از حـــرفی

وقتـــی بغــــض میکـــُنی

وقتـــی دآغونــــی

وقــــتی دلــِت شکــــستـ ه

دقیقــــا همیـــن وقـــــتآ

انقــــدر حـ ـرف دآری کـــه فقــط میتونــی بگـ ـی :

"بیخـــیال"


[+] نوشته شده توسط مَجنــــــونِ لیلـــــــــــــــی در 2:9 قبل از ظهر | |







بی پناهی...




بی پناهی یعنی

زیر آوار کسی بمانی

که

قرار بود

تکیه گاهت باشد...


[+] نوشته شده توسط مَجنــــــونِ لیلـــــــــــــــی در 1:35 قبل از ظهر | |







پای ” او ” در میان است




 
می دانی … !؟ به رویت نیاوردم … !

از همان زمانی که جای ” تو ” به ” من ” گفتی : ” شما “

فهمیدم

پای ” او ” در میان است  . .


[+] نوشته شده توسط مَجنــــــونِ لیلـــــــــــــــی در 1:13 قبل از ظهر | |







از تو میگذرم...

 از تو میگذرم بی آنکه دیگر تو را ببینم ...

 

       از تو میگذرم بی آنکه خاطره ای را از تو بر دوش بکشم ...

 

       از تو میگذرم بی آنکه لحظه ای برگردم و تو را ببینم ...

 

       از تو میگذرم ، تویی که گذشتی از همه چیز ...

 

       از تو میگذرم و شک نکن که فراموشت میکنم ...

 

         هر چه شمع و شعله و آتش بود را در قلبم خاموش میکنم .... 

 

         نمیخواهم دیگر طعمی را از عشق بچشم .   

           

      نه اندیشیدن به تو فایده دارد ، نه فکر کردن به خاطره هایت .

 

      محال است دیگر برگردم ، حتی اگر از غم و غصه بمیرم....

 

     میروم تا حتی نتوانی یک لحظه هم نگاهم کنی....

 

          یک روز بیا تا حساب تمام بی محبتیهایت را از قلب شکسته ام برایت بگیرم.... 

 

 


[+] نوشته شده توسط مَجنــــــونِ لیلـــــــــــــــی در 5:44 بعد از ظهر | |







عکس های عاشقانه...

 

عکس های عاشقانه و هنری -www.jazzaab.ir

عکس های عاشقانه و هنری -www.jazzaab.ir

 

عکس های عاشقانه و هنری -www.jazzaab.ir

عکس های عاشقانه و هنری -www.jazzaab.ir

عکس های عاشقانه و هنری -www.jazzaab.ir

عکس های عاشقانه و هنری -www.jazzaab.ir

عکس های عاشقانه و هنری -www.jazzaab.ir


[+] نوشته شده توسط مَجنــــــونِ لیلـــــــــــــــی در 5:39 بعد از ظهر | |







نفس...

love couples in their romantic world 15 Love Couples in their Romantic World (25 images)

 مرا که میشناسی؟!


خودمم
...


کسی شبیه هیچکس
!


کمی که لابه لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنی
...


شبیه پست هایم هستم،


شاد، گاهی غمگین، مهربان، صبور، کمی هم بهانه گیر


اگر نوشته هایم را بیابی منم همان حوالی ام...


شبیه باران پاییزی؛


از فاصله ها دور


و به عشق نزدیک.

شایَد تو

 


سُکوت میان کلامم باشـــی


دیــده نمیشوی


امــا مَن ٬ تو را اِحســاسْ میکُنم

 

شایــَد تــو...


هیاهوی قلبَم باشــی


شِنیــده نمیشوی


اما مَن٬ تــو را نـَفس میکشـم


[+] نوشته شده توسط مَجنــــــونِ لیلـــــــــــــــی در 5:32 بعد از ظهر | |







اتش حضور...

 

عكس عاشقانه و احساسي دختر و پسر

 

سوز می آمد...سردم شد...!


برف بود و برف...


بافتم و بافتم...


تارهای "رویا" را به جان پودهای "کمبود"...


کم داشتمت...!


بافتم... رج به رج...


"خیالت" را...


بر تن عریان "تنهاییم"...


و...انگار بودی...!


گرم که نه...


آب شدم... از شرم حضورت...!


[+] نوشته شده توسط مَجنــــــونِ لیلـــــــــــــــی در 8:3 قبل از ظهر | |







عاشق...

 

من از این فاصله ها دلگیرم،

 

گرچه با هر قدمش میمیرم

 

تو که احساس منو میفهمی،

 

پس ببین عاشق بی تقصیرم،

 

سهم من از تو فقط دلتنگیست،

 

من برای تو شدن هم دیرم،

 

بعد تو هیچ کسی مثل تو نیست،

 

تو بمان جای تو من میمیرم


[+] نوشته شده توسط مَجنــــــونِ لیلـــــــــــــــی در 7:49 قبل از ظهر | |







خسته ام !


 یک خسته دلشکسته عاشق بی سر پناه.... عاشقم !

 

یک عاشق دیوانه سر به هوا

.....

 

 

تا کی باید کنج اتاق خلوت دلم بنشینم

 

و با قلم و کاغذ درد دل کنم؟...

 

تا کی باید دلم را به فرداها خوش کنم

 

و پیش خود بگویم آری فردا وقت رسیدن است!

 

تا کی باید در سرزمین عشاق سر به زیر باشم و

 

چشمهای خیسم را از دیگران پنهانکنم؟

 

تا کی باید بگویم که عاشقم ، ولی یک عاشق تنها ،

 

عاشقی که معشوقش در کنارش نیست!

 

تا کی باید به انتظارت زیر باران بنشینم

 

و همراه با آسمان بنالم و ببارم....

 

و تا کی باید با دستهای خالی

 

با آغوش سرد ، با دلی خالی از آرزو و امید ،

 

با چشمانی خیس و شاکی زندگی کنم؟

 

آری تا کی باید تنها صدای مهربان تو را بشنوم

 

ولی در کنار تو نباشم عزیزم!

 

تاکی؟

...


[+] نوشته شده توسط مَجنــــــونِ لیلـــــــــــــــی در 7:30 قبل از ظهر | |







مرا دوباره اغاز کن...

مدتـــــهاســـــت،

دلـــــم شــــروعـــــی تــــازه میخـــــواهـــــد

تو بیـــــا ...

 مـــــرا دوبــــــاره آغــــاز کـــــن ... 

 


[+] نوشته شده توسط مَجنــــــونِ لیلـــــــــــــــی در 4:3 قبل از ظهر | |







میگریم...


 

 

ای عزیز جان من!


من برای مرگ خود یک بهانه می‌خواهم …


یک بهانه پوچ عاشقانه می‌خواهم!


از غمی که می‌دانی با تو بودنم مرگ است


وبی تو بودنم هرگز!


گر بهانه این باشد،


من بهانه می‌گیرم …


عاشقانه می‌میرم!


[+] نوشته شده توسط مَجنــــــونِ لیلـــــــــــــــی در 3:29 قبل از ظهر | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد